چرا زن و شوهر از زندگی مشترک خسته میشوند؟
برای داشتن زندگی مشترک خوب، متفاوت و متعهدانه لازم است از خود بپرسیم: «چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟» باید بدانیم
در زندگی مشترک چه نقشی داریم؛ هر کس باید خود را موظف کند که: «من متعهد هستم یک زندگی مشترک
خوب و رضایتبخش بسازم.» با دانایی و عمل است که بر ذهن خود مدیریت کرده و احساس خود گردانی را
تقویت میکنیم.همه میدانیم که ایجاد هر گونه تغییر، دشوار و زمانبر است.
هر فرد باید خود را برای داشتن زندگی زناشویی خوب، متعهد کند و بداند که هر گونه تغییر، از خود
او شروع میشود.
میدانیم که تغییرهای بزرگ، از تغییرهای کوچک شروع میشوند.
زوجهای موفق، دست از خود محوری و بیتفاوتی برمیدارند، تغییرات را پیشبینی کرده و بر آنها مسلط میشوند و به
منظور همراه شدن با رابطههای در حال تغییر، خودشان نیز تغییر میکنند.
وقتی زن و شوهر، فاقد اطلاعات و مهارت کافی برای زندگی مشترک باشند، در ایجاد هیجان، صمیمیت و روابط گرم
بین خود، کم آورده، دچار مشکل میشوند، در طولانی مدت احساسهای مثبتشان نسبت به هم، کاهش یافته و منفیاندیشی جای
مثبتاندیشی را گرفته و متقاعد میشوند که به آخر خط رسیدهاند.
در این شرایط، چگونه میتوان بر افکار منفی غلبه کرد و احساسهای خوب، مثبت، صمیمیت و مهر و محبت خود
را نسبت به همسر ارائه داد؟ زوجهای موفق، احساس مهر و محبت و حتی توقعات و انتظارات و نارضایتی خود
را به طور صریح بیان میکنند و بهطور مداوم با هم به گفت و شنود میپردازند تا به توافق و
درک متقابل برسند، در حالی که زوجهای ناموفق، شفاف عمل نمیکنند و با پنهانکاری و نادیده گرفتن احساسات خود و
همسرشان، از بیان نیازهای واقعیشان، طفره میروند.
باید توجه داشت کسب مهارتهای لازم و ایجاد عادتهای مثبت جدید برای ساخت زندگی مشترک، بسیار مفیدند اما مواقعی پیش
میآید که با وجودی که تلاش شما و همسرتان در جهت تغییر است، ولی ذهن ناخودآگاهتان طبق عادتهای گذشته عمل
می کند و ممکن است باز هم رفتار ناخوشایند گذشته را برخلاف میلتان تکرار نماید! وقتی مصمم به انجام کاری
باشید، اگر با شجاعت به دنبال اهداف مشخص و روشن خود بروید حتماً موفق میشوید، بنابراین به اعمال ناخوشایند اهمیت
ندهید، برای ایجاد عادتهای جدید و رابطهی مطلوب، به تلاش خود ادامه دهید و بدانید که با پیگیری برای تغییر
عادتهای منفی به مثبت، موقعیتتان در ساخت زندگی مشترک، بهتر خواهد شد.
وقتی زن و شوهر، فاقد اطلاعات و مهارت کافی برای زندگی مشترک باشند، در ایجاد هیجان، صمیمیت و روابط گرم
بین خود، دچار مشکل شده و در طولانی مدت احساسهای مثبتشان نسبت به هم، کاهش یافته و متقاعد میشوند که
به آخر خط رسیدهاند.
با کسب مهارت و بالا بردن آگاهیهاست که متوجه میشویم در زندگی مشترک، بعضی از اختلافها، قابل حل هستند و
برخی غیرقابل حل، تشخیص این دو از هم، به آگاهی و تجربه نیاز دارد.
تفاوتهای غیرقابل تغییر را بپذیرید نه اینکه آنها را تحمل کنید! زوجهای موفق به جای توجه و تمرکز بر موارد
غیر قابل تغییر، به نقاط مثبت همسرشان توجه میکنند به ویژه حرفها و کردار همسر را بدون پیشداوری، سرزنش و
انتقاد و به قصد فهمیدن مورد توجه قرار میدهند و در مورد اختلافشان، با یکدیگر گفت و گو میکنند، حتی
اگر احساس بدی نسبت به یکدیگر داشته باشند نیز ارتباط بین خود را حفظ میکنند تا با مذاکره و تبادل
افکار، به تفاهم برسند.
زوجها باید بدانند که زندگی زناشویی خوب یا بد را خودشان میسازند و در ساخت آن، هر یک نقش ویژهای
دارند.
زن و شوهر، هر یک به تنهایی بر حسب اینکه آگاه و مسوولیتپذیر باشند یا نه؛در ایجاد هیجان و حاکم
ساختن مهر و محبت و یا در تداوم اختلافها و مشکلات زندگی مشترک، نقش مهمی بر عهده دارند.
به عبارت دیگر، هر یک از زوجها بر حسب اینکه برای افزایش آگاهیهای خود و انجام وظایف خویش، به صورت
مسئوولانه تلاش کنند یا نه، میتوانند نقشی سازنده یا مخرب بر عهده داشته باشند چرا که وقتی یکی از دو
طرف، آگاهانه و مسوولانه کنش یا واکنش احساسی و رفتاری اثربخش و مثبت را بارها از خود بروز دهد، پاسخهای
دیگری را هم تغییر داده و رابطهی بین خود و همسرش را در مسیر رضایت بخش و مطلوبی قرار میدهد.
در واقع هر یک از زوجین آگاه در ساختن زندگی مشترک، حق انتخاب دارند و حتی میتوانند به تنهایی، رابطهی
بین خود و همسر را در جهت مثبت و سازنده سوق دهند.
زنان و مردان با مدیریت بر ذهن خود میتوانند بر باورها، اندیشهها و نگرش خود، نظارت کرده و آنها را
کنترل کنند.
در نتیجه، در بروز احساسها و رفتارهایشان، حق انتخاب پیدا میکنند.
به عبارت دیگر، با دانایی و عمل است که توانا میشویم.
وقتی این مفهوم را بپذیریم که هر یک از زنان و مردان به تنهایی حق انتخاب دارند ومیتوانند زندگی مشترکشان
را کنترل کنند و به زندگی شان، معنی و مفهوم مثبت و سازندهای ببخشند، در این شرایط است که احساس
خود گردانی در زوجها تقویت میشود و این تصور و باور به وجود میآید که زندگی مشترک مطلوب میتواند حتی
با هر یک از دو طرف شروع شود و ادامه یابد.
تأکید می شود، یک زن و یک مرد زمانی میتوانند به خود، همسر و فرزندان کمک کنند که مهارت و
آگاهیهای خود را در زمینهی همسرداری به درستی بالا ببرند تا بتوانند با برقراری ارتباط موثر، وظایف و مسوولیت خود
را به خوبی و به بهترین نحو انجام دهند.
اگر همسران از فقر یا کمبود دانش همسرداری و فرزندپروری، در رنج باشند و به جای رفع علتها، دچار بازی
با معلولها شوند، دیر یا زود در انجام وظایف مربوطه، با مشکلات حادی رو به رو خواهند شد و دچار
انواع بیماریها، افسردگی، اضطراب، خستگی، ناتوانی و بیتفاوتی شده و هیجان و صمیمیت زندگی مشترکشان، به آرامی از دست خواهد
رفت.
اما بسیاری از زنان و مردان به علت ناآگاهی و باورهای غلط، تصور میکنند در زندگی مشترک، حق و قدرت
انتخاب ندارند و نمیتوانند بر اندیشه و نگرش خویش مدیریت کنند و بهطور معمول میگویند: «من نمیتوانم…
من اراده ندارم…
میخواهم ولی قدرت اجرا ندارم…
من در رضایتمندی زندگی مشترک، نقشی ندارم…
اگر همسرم یا دیگران تغییر کنند، زندگیام بهتر میشود و…
» اگر موفقیتهای به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمانها و
آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزهی قوی میخواستیم، رسیدهایم در نتیجه خود را در
مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده میبیند و در نهایت، اسیر اندیشههای منفی شده و در
ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئوولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و
انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران میپردازند، کارهای اشتباه خود را توجیه میکنند و در هر زمینهای
به داوری و پیشداوری میپردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار میگیرند و بیشتر روی
کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز میکنند.
در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار میدهند.
اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود را در جهت مثبت تغییر دهد، آنوقت مسالهی توافق پیش
میآید و در واقع زوج با خواستن و انگیزهی قوی، در مسیر توانستن قرار میگیرد.
اگر به گذشتهی خود توجه کنیم، همهی ما در طول زندگی، موفقیتهایی داشتهایم.
اگر موفقیتهای به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمانها و آرزوهای
خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزهی قوی میخواستیم، رسیدهایم، بنابراین با انگیزهی قوی و کافی،
باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع میشود و میبایست از هر
فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.
منبع: ماهنامه شادکامی و موفقیت شماره تبیان
گردآوری: پرشین وی
برچسب: ،